حموم چله
مهدیه زهراجان امروز بالاخره بزرگ شدی و چهل روزه شدی،بردیمت حموم و با پیاله ای که توش آیه قران و دعا نوشته بود ،ذکر گویان غسلت دادیم و تو رو سپردیم به خدا.برا خودت خانمی شدی کوچولوی نازنینم.
راستی وزنت شده بود ٤ کیلو و قدت ٥٤ سانت بود.
همون روز مهمون داشتیم ،به من میگفتن مامان کوچولو،میگفتن نسبت به نوزادا خیلی خوشگلی و مهرت به دلشون نشسته، ... از زایمانم پرسیدن و من گفتم خیلی راحت و خوب بود،حتی دردش هم شیرین بود،اونا هم با تعجب گفتن اولین نفری هستی که اینو میگه!!!!!!!!!!!!!!!هه هه هه!!!!!!!!
امشب رفتیم امامزاده پنج تن(ع) که بری زیارت ولی بسته بود و از دم در نیت زیارت کردیم.
از طرف تو هم نیت کردم. ولی کاش باز بود!!!!!!!!!!!!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی