مهدیه زهرا جانمهدیه زهرا جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره
فاطمه حسنا جانفاطمه حسنا جان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
ریحانه نورا جانریحانه نورا جان، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

فرشته کوچولوهای آسمونی لحظات ناب زندگی عشقای مامان و بابا

پنج ماهگی عروسکم

1390/4/23 16:00
نویسنده : یاس نقره ای
1,520 بازدید
اشتراک گذاری

 عسل مامان امروز پنج ماهت تموم شد تو هم که بلاتر شدی

انقدر پر توقعی!همش میگی یکسره باهام بازی کنید و حرف بزنیدو...

چند روز پیش ها وقتی تو تشک باریت بودی خاله زینب داشت باهات حرف میزد که کوشیش زنگ زد یکدفعه برگشت که موبایلشو برداره زدی زیر گریه که چرا یک لحظه تنهام گذاشتی،هممون جا خوردیم که چی شد خاله اومد و گفت چی شد خاله ای خاله به قربونت بره تو هم با چشمای پر اشک شروع کردی به دست و پا زدن و خندیدن و فهمیدیم مشکل چی بوده الان هم همینطوریه.

همین الان که دارم اینا رو تایپ میکنم از تو تشک بازیت منو صدا میکنی که به من و نگاه کن و باهام حرف بزن تا باهات حرف میزنم میخندی،قربونت برم

 

صبح ها وقتی بیدار میشی زل میزنی به بابایی که خوابیده و شروع میکنی به حرف زدن باهاش و روتو میکنی به طرف منو میخندی.

 

وقتی هم که ذوق میکنی سریع انگشت اشارتو میبری سمت دهنت و میخندی. وتف میکنی

 

وقتی تو بغلم هستی و کسی باهات حرف میزنه ،میخندی و انگار که خجالت میکشی سرتو میکنی تو شونم و خودتو میمالی بهم و دست و پا میزنی و میخندی(انگار که  میخوای در بری)خیلی حرکت جیگریه.

 

پری روز وقتی کنارت خوابیده بودم صدات میکردم مهدیه زهرا انگشتتو میبردی تو دهنتو میخندیدی ولی برنمیگشتی طرف من بعد چند بار صدا کردن و خندیدن تو برمیگشتی و بهم میخندیدی،انگار که میخواستی باهام بازی کنی و سرکارم بذاری جوجو خوشگل

 

راستی مامان خوشگلم دقیقا از روز تموم شدن پنج ماهگیت که غلت زدی و وقتی دمر شدی ترسیدی و گریه سر دادی همش غلت میزنی و تا دمر میشی میگی منو بلند کن و نمیمونی،چون دوست نداری دمر باشی بعید میدونم سینه خیز و چهار دست و پا بری.(مثل خودم)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

زینب
30 تیر 90 19:01
سلام خانمی ماشاا... چه بزرگ شده. خدا حفظش کنه. از طرف من ببوسش
حانیه بابامرادی
10 مرداد 90 23:17
سلام چه طوری مامان خوب؟! خوش به حال مهدیه زهرا که مامان مهربونی مثل تو داره به زهرا(خواهرم) داشتم می گفتم:خوش به حالش! آدم باید یه همچین موقعی بچه دار بشه که بچه اش رو اینقدر دوست داشته باشه! خدا حفظش کنه،چه بامزه شده
دختر بابا
22 مرداد 90 17:00
خدا بهت دختر کوچولوتو ببخشه خیلی ملوسه من از مادر شدن میترسم بهم سر بزن